در مطلب قبلي گفتيم كه امروز تكنولوژي ها سريعتر از حجم محتوا رشد كردهاند و عملاً دغدغهي امروز دنيا، بيشتر از هر چيز ديگري محتواست. اما سوال اينجاست كه روشهاي كسب درآمد از محتوا چيست؟ اين مطلب، در عصر ايران منتشر شده است و اگر قبلاً آن را خواندهايد ميتوانيد مستقيماً به سراغ نوشتههاي بعدي اين سري برويد.
طبيعي است كه تعداد روشهايي كه مي توان توسط آنها با استفاده از محتوا، درآمدزايي كرد، محدود و مشخص نيست و كاملاً تابع خلاقيت «خالق محتوا» است. اما در اينجا به برخي از متداولترين شيوههاي كسب درآمد از طريق محتوا ميپردازيم.
در آينده به بررسي نقاط قوت و ضعف هر يك از اين روشها خواهيم پرداخت:
روش اول: فروش مستقيمدر اين روش، محتواي توليد شده، قيمتگذاري شده و مستقيماً فروخته ميشود. زماني كه مايكروسافت، هر نسخه از ويندوز خود را ميفروشد، زماني كه يك ناشر، نسخه به نسخه كتابهاي خود را ميفروشد، زماني كه يك «قالب گرافيكي وبسايت» يا يك كتاب الكترونيكي در اينترنت فروخته ميشود، زماني كه براي دانلود يك نرمافزار موبايل، پولي را پرداخت ميكنيم، يك محتوا به صورت مستقيم فروخته شده.
روش دوم: فروش حق اشتراك زماني
در اين شيوه، شما استفاده از محتوا را براي مدت معيني به طرف مقابل واگذار ميكنيد و او پس از پايان مهلت مقرر، امكان استفاده از محتواي شما را ندارد. به عنوان مثال، زماني كه يك آنتي ويروس، ليسانس يك ماهه يا يك ساله خود را به شما واگذار ميكند. بسياري از نشريات بزرگ دنيا نيز، به همين شيوه، فرصت دسترسي را به كاربر ميدهند. مثلاً با پرداخت چند ده دلار، ميتوانيد به آرشيو يك مجله بزرگ دسترسي داشته باشيد و بلافاصله پس از مهلت مقرر، دسترسي شما به صورت كامل قطع ميشود.
دقت كنيد كه «اشتراك مجلات كاغذي» كه هم اكنون عرضه ميشوند، عملاً از جنس فروش مستقيم هستند و در دسته اول قرار ميگيرند. چون در دستهي دوم، به محض پايان دوره مقرر، شما به محتوا دسترسي نداريد. كلوپهاي فيلم كه اشتراك ماهيانه يا ساليانه دارند نيز در اين طبقهبندي قرار ميگيرند.
روش سوم: فروش حق اشتراك بر اساس تعداد استفاده
برخي از بزرگترين آرشيوهاي مقالات تحقيقاتي دنيا از اين نوع هستند. با پرداخت مبلغي مشخص، به شما اجازه ميدهد هر زمان كه خواستيد هر مقالهاي را كه خواستيد دانلود كنيد. اما پس از تعداد مشخصي دانلود كردن، ديگر به شما اين فرصت داده نخواهد شد.
مشاوران تلفني خانواده در بسياري از كشورها، حق اشتراك از اين نوع ميفروشند. شما با پرداخت مبلغي پول، ميتوانيد در مجموع، مثلاً چهار ساعت با آنها صحبت كنيد. ممكن است اين اعتبار را در يك تماس تلفني يا طي دو سال، طي هشت تماس تلفني نيم ساعته هزينه كنيد.
روش چهارم: تبليغات جانبي
ممكن است خود محتوا به صورت رايگان در اختيار همه قرار گيرد. اما از فضايي كه در كنار آن قرار ميگيرد، براي تبليغ استفاده شود. سايتهاي خبري، عمدتاً بر اساس اين مدل توليد محتوا، درآمدزايي ميكنند.
محتوا به رايگان در اختيار مخاطب قرار ميگيرد اما فضاي كنار صفحه، به خاطر بازديدهاي زياد، به فضايي ارزشمند براي تبليغات تبديل ميشود. بسياري از نرمافزارهاي رايگان موبايل هم اينگونه هستند.
روش پنجم: ترويج نام تجاري
درآمدزايي از اين روش، مستقيم نيست. اما شكل آن تا حد زيادي به روش چهارم نزديك است. به عنوان مثال، فرض كنيد شما يك دفتر حقوقي داريد. بعيد است تبليغات مستقيم و كارت ويزيت و بروشور، بتواند به سادگي براي شما مشتري ايجاد كند. اما فرض كنيد يك دفترچه ده صفحهاي آماده كنيد و سوالات حقوقي ساده مردم را كه بيشتر از شما پرسيده ميشود، در آن بنويسيد و پاسخ بدهيد. حالا در صفحهي آخر، توضيح كوچكي بنويسيد كه فلان دفتر حقوقي، براي ارائه خدمات مشاوره بيشتر در خدمت شماست.
اين مطلب را هم بخوانيد : 3 روش براي كسب درآمد از طريق توليد محتوا
اين دفترچه بر خلاف بروشورهاي تبليغاتي دور انداخته نخواهد شد. حتي دست به دست هم خواهد شد. محتوا در اين موارد لازم نيست هميشه مكتوب باشد. با وجود اينترنت، عرضه يك كتاب الكترونيك كوچك يا يك فايل صوتي يك ساعته رايگان هم ميتواند به همان شيوه تاثير داشته باشد.
تنها دو نكته بايد مد نظر قرار داده شود:
نخست اينكه در چنين محتواهايي، بين هفتاد تا نود درصد محتوا بايد كاملاً آموزشي و خالي از هر نوع تبليغ باشد تا مخاطب احساس بد نداشته باشد.
دوم اينكه محتوا به حدي مفيد باشد كه دريافت كننده، آن را به ديگران منتقل كرده يا توصيه نمايد.
روش ششم: محتواي ويروسي يا وايرال
اين نوع محتوا معمولاً با دو هدف به كار گرفته ميشوند: هدف اول كه طبيعتاً غير اخلاقي است، تخريب نام برندهاست. حتماً شما هم از اين پيامها و پيامكها در شبكه هاي اجتماعي دريافت كردهايد كه: «لطفاً اطلاع رساني كنيد. الان يك نفر در فلان شهر فلان محصول فلان شركت را خورد و مرد!». معمولاً خبرهايي از اين دست، اگر كمي هوشمندانه تنظيم شوند به شدت ويروسي هستند و به سرعت بين مردم پخش ميشود. حتي اگر خبر تكذيب هم شود، هنوز خيليها معتقد باقي ميمانند كه «خبري بوده» و الان پنهان شده. شركتها گاهي به توليدكنندگان محتوا براي توليد اين نوع متنها پولهاي قابل توجه ميدهند.
هدف ديگر كه دولتها و شبكههاي بزرگ خبري، دنبال مي كنند، جعل خبرهاي بيخاصيت براي اندازهگيري ميزان نفوذ شايعه در شبكه تحت سيطره آنهاست. امروز بسياري از مردم در غرب جهان بر اين باورند كه هر فرد در طول خواب يك سال خود، حدوداً هشت عنكبوت مي خورد. كمتر كسي مي داند كه اين شايعه از سال ۱۹۹۳ توسط فردي به نام ليزا هولست ابداع شد تا ميزان نفوذ خبري در شبكه تار عنكبوتي ارتباطي مردم در آن سالها سنجيده شود. عنكبوت هم به شوخي به خاطر همين هدف انتخاب شده بود. وگرنه مورچه يا پشه، باورپذيرتر به نظر ميرسيد!
احتمالاً حدس ميزنيد كه اين تحقيقات براي چه نهادها يا سازمانهايي ميتواند مفيد باشد.
روش هفتم: استفاده از محتوا براي ايجاد رسانههاي اجتماعي
حتماً شما هم مشاهده كردهايد كه صفحههايي در اينستاگرام يا فيس بوك يا ساير شبكههاي اجتماعي وجود دارند كه تعداد تعقيب كنندگان آنها – حتي در ايران – به صدها هزار نفر ميرسد. اين صفحهها عملاً رسانهاي جديد بر بستر شبكه اجتماعي شدهاند و خود ميتوانند به سادگي به تبليغ و اطلاع رساني مشغول شوند.
طبيعي است اينجا نيز مهمترين نكته، استراتژي درست در توليد محتوااست. فرض كنيد شما امروز، در يكي از شبكههاي اجتماعي صفحهاي داشته باشيد كه حاوي نكاتي براي تربيت فرزند باشد. به سادگي ميتوان پس از چند ماه – اگر محتوا هوشمندانه تنظيم شود – صفحهاي با بيش از صدهزار تعقيب كننده داشت. حالا با خود فكر كنيد كه يك مجموعه كه مهدكودكي خاص و تخصصي را ايجاد كرده، براي اينكه نام و توضيحات آن در اين صفحه منتشر شود چقدر حاضر است پول بدهد؟
البته بديهي است كه سهم تبليغات در هر رسانهاي از جمله اين رسانه بايد پايين بماند وگرنه اثربخشي و مخاطب خود را از دست خواهد داد. مثالهاي از اين دست در سطح ايران و جهان كم نيستند.
روش هشتم: ايجاد سايتهايي پر ترافيك با محتواي تخصصي
شبيه مورد هفتم را ميتوان در مورد سايتها هم انجام داد. با توجه به ضعف شديد فضاي وب – خصوصاً فضاي وب فارسي – كافي است در مورد يك موضوع، مطالب متعدد بنويسيد. مطالبي كه «متعلق به شما بوده و كپي نباشد». به سرعت موتورهاي جستجو سايت شما را در صفحهي نخست قرار خواهند داد و پس از آن، ميتوان از همان صفحه استفاده تجاري كرده يا از محل تبليغات آن، كسب درآمد نمود.
شايد براي شما جالب باشد كه نويسنده اين مطالب، يك بار مطلبي درباره «يادگيري زبان انگليسي» در نوشته هاي شخصياش منتشر كرد. بلافاصله پس از چند روز اين نوشته در صفحه اول «گوگل» پديدار شد و هنوز هم با جستجوي «يادگيري زبان انگليسي» آدرس آن مطلب را مشاهده ميكنيد.
بديهي است كسب و كار من، به يادگيري زبان انگليسي ارتباطي ندارد. اما اگر داشت، الان بدون هرگونه تبليغي ميشد از همين موقعيت استفاده كنم. اين نشان ميدهد كه در ميان انبوه كساني كه كلاسهاي زبان برگزار ميكنند و هزينههاي سنگين صرف تبليغات ميكنند، كمتر كسي حوصله به خرج داده تا چند پاراگراف، متن – بدون كپي برداري از ديگران – دربارهي زبان انگليسي بنويسد!
در مورد توليد محتوا، ميتوان خيلي بيشتر حرف زد. آنچه خوانديد، تنها مثال هايي ساده و ابتدايي بود تا تصويري شفافتر از اين حوزه به دست آيد. به نظر ميرسد براي جواناني كه تازه وارد بازار كار ميشوند، توليد محتوا، يكي از كارهاي تخصصي و كم هزينهاي است كه در عين كم هزينه بودن، به دليل ارزش بالايي كه براي بازاريابي و تبليغات شركت ها داراست، ميتواند درآمدزايي خوبي هم داشته باشد.
منبع : متمم
محتوای خوبی بود ممنون
ReplyDeletehttp://parhand.ir/google-seo/how-google-find-site/